نمیدونم سر درده یا دردسره ؟!
هر چی هست درده! دردی که میفته به جونت و ذره ذره آبت میکنه
روی حرف زدن با خدا رو ندارم. چرا؟ نمیدونم! شاید احساس میکنم کوتاهی کردم شایدم مطمئنم کوتاهی کردم !
دفعه پیش که نوشتم و ثبت موقت زدم بعدش تا حدودی اوضاع تغییر کرد. یعنی بهتر شد. یعنی انگار نگاهم کرده باشه اونطوری. رفتم ماشین خریدم. اولین معامله نسبتا بزرگ زندگیم.
حالا دوباره تشویش دارم و اضطراب. صدای تیک تاک ساعت توی دستم رو میشنوم که حاکی از گذر زمانه ... دلم میخواست یه بار دیگه به دنیا میومدم تا میشد زندگی بهتری بسازم. البته شایدم نمیشد ولی حداقل از این استرس های این روزام که بهتر بود ..
خدایا منو میشنوی؟ صدامو داری؟
برس به دادم ...
برچسب : نویسنده : mehaloud بازدید : 38